
سلمان ساوجی
غزل شمارهٔ ۲۶۶
۱
به مهر روی تو خواهم رسید، ذره مثال
نمیرسد به زمین پایم از نشاط وصال
۲
مه دوهفته درین یک دو روز خواهم دید
که کس نبیند از آن ماه در هزاران سال
۳
سواد زلف توام خواهد آمدن در چشم
که بوی عنبر تو میدهد نسیم شمال
۴
به خاک پای عزیزت که تشنه است لبم
به خاک پای عزیزت چو تشنگان به زلال
۵
چه دم زنم چو رسم با تو آن دمم باشد
مجال آنکه کنم بر تو عرض صورت حال
۶
دلم به پیش تو میخواست جان فرستادن
ولی کبوتر جان را نبود قوت بال
۷
کشیدهام تب هجرت، بسی و در شب هجر
نبود بر سر سلمان کسی به غیر حال
تصاویر و صوت


نظرات