
سلمان ساوجی
غزل شمارهٔ ۲۷۵
۱
من سرگشته به دست تو کجا افتادم؟
دست من گیر خدا را، که ز پا افتادم
۲
به کمند سر زلف تو گرفتار شدم
تا چه کردم که درین دام بلا افتادم
۳
گلبن عمر مرا هجر تو از بیخ بکند
تا نگویی که من از باد هوا افتادم
۴
پیش ازان کز لب و دندان تو یابم کامی
چون زبان در دهن خلق خدا افتادم
۵
بود با باد صبا بوی تو بر بوی تو من
در پی قافله باد صبا افتادم
۶
ای ملامت گر سلمان سر زلفش را بین
تا بدانی که درین دام چرا افتادم
تصاویر و صوت

نظرات