
سلمان ساوجی
غزل شمارهٔ ۳۲۰
۱
ای وصالت آرزوی جان غم فرسود من
خود چه باشد جز تو و دیدار تو مقصود من
۲
مایه عمرم شد و سود من از عشقت فراق
این بد از بازارسودایت زیان و سود من
۳
تو طبیب و من چنین بیمار و شربت خون دل
با چنین تیمارگی ممکن بود بهبود من؟
۴
آه دود آلود من، روزی خرابیها کند
هان هذر کن زینهار از آه دود آلود من!
تصاویر و صوت

نظرات