سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

غزل شمارهٔ ۳۲۶

۱

گر مطربی رودی زند، بی می ندارد آبرو

ور بلبلی عیشی کند، بی گل ندارد رنگ و بو

۲

آهنگ تیز چنگ و نی، بی می ندارد شورشی

شیرین حدیثی می‌کند، مطرب شراب تلخ کو؟

۳

با رود خشک و رود زن، تا چند سازم ساقیا

آبی ندارد رود او، آبیش باز آور برو

۴

چون دور دور من بود، پیمانه‌ای برده به من

من چون صراحی نیستم، کارم بجا می سر فرو

۵

خوردن به کاس و کوزه می، باشد طریق زاهدان

رندان درد آشام را پیمانه باید یا سبو؟

۶

من با می و معشوقه از دور ازل خو کرده‌ام

امری محال است این که من وین باز خواهم کرد خو

۷

در راه او باید شدن گاهی به سر گاهی به پا

سلمان نخواهد شد به سر الا چنین در راه او

تصاویر و صوت

کلیات سلمان ساوجی به تصحیح دکتر عباسعلی وفایی - سلمان ساوجی - تصویر ۴۵۱

نظرات

user_image
محمدرضا
۱۳۹۰/۱۰/۲۹ - ۱۷:۲۹:۵۸
سلام وظیفه خودم میدانم ازجانب کاربران از زحمات شما قدردانی کنم.در مصرع دوم از بیت چهارم .........کآرم بجامی سر فرو بهتر است چون فاصله بین بجا و می معنا را مخدوش میکند.توفیق شما آرزوی من است.
user_image
سید محسن
۱۳۹۸/۱۰/۰۲ - ۰۹:۰۸:۵۷
خوردن به کاس و کوزه ،باشد طریق زاهدان-رندان درد آشام را پیمانه ناید با سبوبا معنی تر است