
سلمان ساوجی
غزل شمارهٔ ۳۳۵
۱
ای پسر نیستی ز هستی به
بت پرستی ز خودپرستی به
۲
چون ز خود میرهاندت مستی
هوشیارا ز هوش مستی به
۳
اجلم کند پای را دو سه گام
پیش دارد که پیش دستی به
۴
از بلندی چو باز خواهی گشت
سوی پستی، مقام پستی به
۵
با خود آ تا خداپرست شوی
ور خود از دست خود برستی به
۶
در همه حالتی خوش است آری
ذوق مستی، وی الستی به
۷
در هوا تیز رو مشو، چون برق
که درین ره چو باد سستی به
۸
ای سرشته ز آب و گل آگه
نیستی کز فرشته هستی به
تصاویر و صوت



نظرات
mareshtani
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.