سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

غزل شمارهٔ ۳۴۳

۱

ماییم به کوی یار دلجوی

دیوانه زلف آن پری روی

۲

ما راست بتی که تنگ خوی است

ماییم و دلی گرفته آن خوی

۳

چون در دل و چشم ماست جایت

غیر از تو که دید سرو دلجوی

۴

بیمار فتاده‌ام به کویت

راز دل من، فتاده بر کوی

۵

باد آمد و بوی زلفش آورد

آویخته جان ما به یک موی

۶

ای خال تو گوی و زلف چوگان

در دور قمر فکنده گویی

۷

من ترک نگار و می نگویم

ای واعظ عاشقان تو می‌گوی

۸

سلمان چه نهی بر آب و گل دل

دست از دل و دل ز گل فرو شوی

تصاویر و صوت

کلیات سلمان ساوجی به تصحیح دکتر عباسعلی وفایی - سلمان ساوجی - تصویر ۴۷۵
دیوان سلمان ساوجی به اهتمام منصور مشفق - سلمان ساوجی - تصویر ۳۷۸
دیوان سلمان ساوجی با مقدمه و تصحیح استاد ابوالقاسم حالت - سلمان ساوجی - تصویر ۴۶۴

نظرات

user_image
سید محسن
۱۳۹۸/۱۰/۰۲ - ۰۹:۵۲:۰۰
ما راست بتی که تنگ خوی است.در دور قمر فکنده یک گویدرست است