سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

غزل شمارهٔ ۳۶۱

۱

ای نسیم صبح بوی جانفزا می‌آوری

من نمی‌دانم که این بوی از کجا می‌آوری؟

۲

ای نسیم از خاک کوی یار، حاصل کرده‌ای

تا نپنداری که از باد هوا می‌آوری

۳

گلبن بارآورش ما را نمی‌بخشید بوی

هم تو باری کز برش بویی به ما می‌آوری

۴

گلستان شوق را، نشو و نمایی می‌دهی

بلبلان بی‌نوا را در نوا می‌آوری

۵

ناتوانی زانکه راهی بس دراز و پیچ پیچ

از سر زلف جبینم زیر پا می‌آوری

۶

رفته بود از جا دل ما بازش آوردی بجای

راستی را شرط دلداری بجا می‌آوری

۷

گرز روی لطف یکدم می‌کنی در کوی ما

وقت ما چون صبح از آن دم با صفا می‌آوری

۸

قاصد سلمانی و یکدم نمی‌گیری قرار

روز و شب یا می‌بری پیغام یا می‌آوری

تصاویر و صوت

کلیات سلمان ساوجی به تصحیح دکتر عباسعلی وفایی - سلمان ساوجی - تصویر ۴۶۳

نظرات