
سلمان ساوجی
قطعه شمارهٔ ۱۲۰
۱
وجیه دین محمد امیر اسماعیل
که رزق خلق خدا را کف تو گشت کفیل
۲
گشاده است ز دست تو دجله احسان
چنانچه چشمه زمزم ز پای اسماعیل
۳
سواد باصره سائلان کند روشن
ز دور گرد سپاه سخایت از صد میل
۴
بسان قطعه یاقوت قطعه منظوم
که بود بر گهر نجم ثاقبش تفضیل
۵
به حضرت تو فرستادم و عطای جواب
نیافتم که به پیش من آن عطاست جزیل
۶
بنات بکر سراپرده ضمیر رهی
اگر چه پیشت از آن بار بودهاند ذلیل
۷
به ردرگه تو دگر باره آمدند مگر
کنند دیده به کحل قبول خواجه کحیل
۸
تو را که در همه با بی سعادت است رفیق
به هر طرف که خرامی خدای باد دلیل
نظرات