سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

قطعه شمارهٔ ۱۳۵

۱

زاهد بگ آفتاب سلاطین شرق و غرب

دارای تاج بخش و خدیو جهان ستان

۲

ای در جبین صبح نمایت چو آفتاب

انوار سروری ز صباح صبی عیان

۳

حلم تو در ثبات گر و بسته در زمین

عزم تو در شتاب سبق برده از زمان

۴

آبی است رمح و تیغ تو کان آب خصم را

گاهی ز سینه می‌گذرد گاهی از میان

۵

برتافته است پنجه بخت تو دست چرخ

فی‌الجمله خود چه پنجه زند پیر با جوان

۶

با چرخ اگر به زور کند دست با کمر

بخت تو آورد به زمین پشت آسمان

۷

شاها به مرکبی تو مرا وعده داده‌ای

خواهم تکاوری ز جناب خدایگان

۸

چون همتت بلند و چو جودت فراخ رو

چون دولتت جوان و چو حکم تو بس روان

۹

کام است اسب نیکرو علی رغم بدسگال

تو کام بخش بادی و من بنده کامران

تصاویر و صوت

نظرات