
سلمان ساوجی
قطعه شمارهٔ ۱۵
۱
چشم و چراغ شرع که ذات منورت
از پای تا به سر همه عین سعادت است
۲
قاضی هفت کشور پیروزه رنگ را
از بندگی تو نظر استفادت است
۳
فعل تو سال و مه همه خیرست و مردمی
قول تو روز و شب همه درس وافادت است
۴
مختل شدست حال دعاگوی دولتت
وین اختلال روز به روزش زیادت است
۵
فرمودهای که مشکل تو سهل میشود
سهل است اگر چنانچه شما را ارادت است
۶
اما به پیش مردم این عصر گوییا
تدبیر کار اهل هنر خرق عادت است
۷
از هر چه میدهند به من فکر کردهام
آسانتر و مفیدتر آن اجادت است
۸
بارای خود بگو که در دفع نقل من
جلدی کند که عادت رایت جلادت است
۹
یک قافیه درین سخن از دال خالی است
و آن نیز بر ملالت طبعم دلالت است
نظرات
جهان