سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

قطعه شمارهٔ ۱۵۲

۱

محیط کوه و قار آفتاب ابر عطا

که آسمان بزرگی و اختر دادی

۲

رسوم ظلم و قوانین عدل در عالم

به تیغ و کلک تو برداشتی و بنهادی

۳

ز دست خیل سخایت که عادت کان کرد

نشسته دست گهر در حصار پولادی

۴

خدایگانا یکبارگی بیفتادم

ز ضعف حال و تو با حال من نیفتادی

۵

کنون زمانه که شاگرد رای توست مرا

ز درگه تو جدا می‌کند به استادی

۶

ز خانه‌های عناکب خلل پذیرتر است

مرا سزای اقامت ز سست بنیادی

۷

قبول کرده ازین بنده کش کنی آزاد

به جان خواجه که دیشب نخفتم از شادی

۸

پس از غلامی ده ساله گشته‌ام راضی

به بندگیت به یک سطر خط آزادی

۹

بسان سوسن اگر بنده را کنی آزاد

به صد زبان کنم از بندگیت آزادی

۱۰

همیشه تا که جهان و جهانیان باشند

پناه و پشت جهان و جهانیان بادی

تصاویر و صوت

کلیات سلمان ساوجی به تصحیح دکتر عباسعلی وفایی - سلمان ساوجی - تصویر ۵۴۱

نظرات