سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

قطعه شمارهٔ ۱۵۳

۱

در ره بغداد کز هر جانبی

ناله افتاده باری آمدی

۲

داشتم اسبی که از رفتار او

بر دلم هر دم غباری آمدی

۳

اندکی زر نیز بود اما نبود

آن قدر کاندر شماری آمدی

۴

زر نماند و مرد ریگ اسبم بماند

هم نماندی گربه کاری آمدی

تصاویر و صوت

نظرات