سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

قطعه شمارهٔ ۴۳

۱

ای خیام دولتت برکنده دور آسمان

چون خیامت بارگاه آسمان برکنده باد

۲

جز که چشم حاسدان از باغ شاهی برنکند

سر و قدت را که چشم حاسدان برکنده باد

۳

گر گشاید باز مرز نگوش و نرگس چشم و گوش

بی تو چشم و گوششان در بوستان بر کنده باد

۴

بعد ازین سنگین دلی گر دل نهد بر تاج و تخت

چون زر و یاقوت و لعلش خان و مان بر کنده باد

۵

عین آب ار وا شود بعد از تو بر صحرا و کوه

چشم‌های روشن آب روان برکنده باد

تصاویر و صوت

نظرات