
سلمان ساوجی
قطعه شمارهٔ ۴۷
۱
خدایگان وزیران ملک آصف عهد
زهی نهاده نهاد تو عدل را بنیاد
۲
غبار ادهم کلک تو عنبر اشهب
غلام سنبل خلق تو سوسن آزاد
۳
ز صنع تربیت رای بنده پرور توست
خرد که پیر فلک را نزاده دارد یاد
۴
گر از شمامه خلقت صبا اثر یابد
شود بنفشه محزون چو گل از آن هم شاد
۵
زبان لاله ازان شد به عنبر آلوده
که او حکایت خلق تو میکند با باد
۶
خدایگانا احوال من ز دور فلک
به صورتی است که احوال دشمنان تو باد
۷
الاغکی دو سه زین پیش داشت بنده تو
به وجه قرض یکایک به قرض خواهان داد
۸
کنون تصور آن میکند که بر تابد
به سوی ساوه عنان عزیمت از بغداد
۹
پیاده رخ به ره آورده ماتم از حیرت
تو شهسواری و اسبی به مات باید داد
تصاویر و صوت

نظرات