
سلمان ساوجی
قطعه شمارهٔ ۶۲
۱
کریما گوش کن گفتار نغزم
که چون من نغز گفتاری نباشد
۲
سوالی میکنم فرما جوابی
کزین پیسی وزان عاری نباشد
۳
فقیری که در بغداد سی کس
بود نانخوار و غمخواری نباشد
۴
نهال مکرمت بر کس نبخشد
به صدر دولتش باری نباشد
۵
سخن باشد متاع او و آنگه
متاعش را خریداری نباشد
۶
به ناچارش بباید رفت از اینجا
چو غیر از رفتنش چاری نباشد
۷
سوالی دیگرم هست از خداوند
بگویم گر دل آزاری نباشد
۸
روا باشد که در دیوان سلطان
مرا مرسوم و ادراری نباشد؟
۹
چرا باید که در اوراق احسان
بنام بنده دیناری نباشد
نظرات