سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

قطعه شمارهٔ ۷۱

۱

عقل را گفتم که عمری پیش ازین چوپانیان

گردن از گردون گردان از چه می‌افراشتند

۲

این زمان آخر چرا زین سان جدا از خان مان

پشت بر کردند و روی از دشمنان برداشتند

۳

گفت ای غافل تو از صورتگران روزگار

نیستی آگه کزین صورت بسی انگاشتند

۴

پیش ازین چون گله در صحرای گیتی مردمان

خویشتن را گرگ یکدیگر همی پنداشتند

۵

چون نبود این گله را از حفظ چوپانی گریز

میر چوپان را به چوپانی برو بگماشتند

۶

میر چوپان را به چوپانی گریز

گرگ و میش آن داوری را از میان برداشتند

۷

تا به عهد دولتت شاهنشه ایران رسد

گله را ار خواستند ار نه بدو بگذاشتند

تصاویر و صوت

نظرات