سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

قطعه شمارهٔ ۸۶

۱

خدایگانا چو شد اشارتت که رهی

به ملک فارس به تحصیل وجه زر برود

۲

گمان بنده نبود آنکه بعد چندین سال

ز درگهت به چنین کار مختصر برود

۳

ولی به حکم قضا بر رضا چه چاره بود

چو هست حکم قضا گو بدین قدر برود

۴

به خاک پای عزیزت که گر به آب سیاه

اشارت تو بود چون قلم به سر برود

۵

اگرچه رفتن او هر چه دیرتر بکشید

کنون چو می‌رود آن به که زودتر برود

۶

بساز کار من امروز زانکه می‌ترسم

که گر دو روز بمانم یکی دگر برود

تصاویر و صوت

نظرات