
سلمان ساوجی
رباعی شمارهٔ ۵۳
۱
خالت که بر آن عارض مهوش زدهاند
یارب که چه دلگشا و دلکش زدهاند
۲
ای بس که در آرزوی رویت خود را
چشم و دل من بر آب و آتش زدهاند
تصاویر و صوت



نظرات