
سلمان ساوجی
بخش ۹۸ - رباعی
۱
چون گل دهنی زمانه پر خنده نکرد
کش باز به خون جگر آکنده نکرد
۲
چون غنچه گل دمی دلی جمع نگشت
کایام هماندمش پراکنده نکرد
۳
ملک چون عکس تاج افسری یافت
زجای خود به استقبال بشتافت
۴
ز جای خود نرفت و رفت از جای
چو دامن بوسه اش می داد بر پای
۵
به آغوش اندر آورد افسرش مست
گرفتش سیب سیمین بر کف دست
۶
لبان و مشک و شهد و می به هم دید
می مشکین ز شیرین شهد نوشید
۷
به زیر بید بن می دید خورشید
ز غیرت شد تنش لرزان تر از بید
۸
ملک گفت: « از کجا ای سرو نامی
به اقبال و سعادت می خرامی؟
نظرات