
صامت بروجردی
شمارهٔ ۱
۱
آتش عشق کنون سوخت دیگر پیکر ما
بعد از این تا چه کند باد به خاکستر ما
۲
کوس آزادی ما سر و صفت گشت بلند
سوخت بابرق محبت همه بال و پر ما
۳
میشود کشتی تن زود غریق یم اشک
نشود سستی اندام اگر لنگرها
۴
همه نقشی نبود نقش کف پای نگار
بر وای خاک تو خود راهنما همسر ما
۵
موسم خرج معین شود و وقت حساب
حالیا فاش بود قلبی سیم و زر ما
۶
فلک از گردش وارونه مترسان ما را
زآنکه از دفتر تو فرد شده اختر ما
۷
(صامت) آسوده نشین در کف همت دوست
که نبسته است کمر هیچ کس از کیفر ما
نظرات
امیرعباس