
صامت بروجردی
شمارهٔ ۱۰
۱
همین بود سبب دیر آشنایی ما
که زود گل نکند آتش جدایی ما
۲
چه دیدهایم ندانم ز عشقبازی تو
چه جسته تو ندانم ز بیوفایی ما
۳
به زیر خنجر آن شوخ عجز و لابه مکن
دلا عبث مشکن کاسه گدایی ما
۴
به رفع تهتم قتلم سیاهپوش شده است
دو چشم شوخ تویعنی بود عزایی ما
۵
در آن مقام که از صرف عمر میپرسند
تو هم بگوی که (صامت) بود فدایی ما
نظرات
سید محسن
سید محسن