صامت بروجردی

صامت بروجردی

شمارهٔ ۱۳

۱

به دامنم نبود گر دل فکار منست

گواه خون شدن قلب داغدار منست

۲

همیشه جیب و کنارم ز اشک دیده‌تر است

بدان بهار که نبود خزان بهار منست

۳

ز بس به گوش گرفتم چو باد پند کسان

همین سزای منست این که در کنار من است

۴

ز بعد قتل مشورید خون ز چهره مرا

چرا که از ستم یار یادگار منست

۵

ز تیر حادثه دهر پر بر آوردم

دمی نگفت که این ناتوان شکار منست

۶

هزار قاصد افغان برش روان کردم

شبی نگفت غریبی در انتظار منست

۷

اگر به قتلگاه عاشقان روی (صامت)

چو نای نی شوی ناله نوای من است

تصاویر و صوت

نظرات