
صامت بروجردی
شمارهٔ ۱۵
۱
از تیر خطا کردن تو دل گلهمند است
ای سخت کمان قیمت یک تیر تو چند است
۲
هر چند بود بخت من غمزده کوتاه
الحمد که اقبال تو امروز بلند است
۳
اهل خردم پند دهند از چه نگویند
با خوبش که دیوانه کجا قابل پند است
۴
از محنت بیداری شبها خبرش نیست
آن را که سحر تکیه به دیبا و پرند است
۵
(صامت) قدح زهر غم و درد جدایی
مردانه به سرکش بره دوست که قنداست
نظرات
سید محسن