
صامت بروجردی
شمارهٔ ۱۶
۱
تبسم لبت از لعل آبدارتر است
ز فصل گل رخ خوب تو خوش بهارتر است
۲
سمند تازی نازت به قلب های خراب
ز رخش رستمی ای شوخ راهوارتر است
۳
فساد زلف تو در جنت رخت همه جا
ز مار و فتنه ابلیس آشکارتر است
۴
به پیش عقرب زلفت خوشم ولی چه کنم
که چشم شوخ تو هر روز پایدارتر است
۵
به دشمنان نکنی آنچه میکنی با دوست
چه شد که دوست ز دشمن بر تو خوارتر است
۶
به سیر لاله مخوان (صامتا) ببستانم
که چهره جگر از لاله داغدارتر است
۷
سیاه بختم و کس را خبر ز حالم نیست
مگر کسی که ز من تیره روزگارتر است
نظرات