صامت بروجردی

صامت بروجردی

شمارهٔ ۲۷

۱

فلک همان نه تو را مهربان به ما نگذاشت

به هیچ دور دو دل با هم آشنا نگذاشت

۲

به وادی طلبت عاقبت به خیر نشد

کسی که عاقبت کار با خدا نگذاشت

۳

کسی که آب و گلت را سرشت سنگدلیست

که در دلت اثر از مایه وفا نگذاشت

۴

کسی به مملکت عشق گشت خانه به دوش

که قیمت کفنی بعد خود به جا نگذاشت

۵

دو چشم به هر نگاهت به خصمی اند عجب

که خاک پای تو اندر میانه پا نگذاشت

۶

صفای عشق طلب کن که نقشبند وجود

برای خوردن و خوابیدن این بنا نگذاشت

۷

نخواست دولت وصلت به (صامت) ارزانی

زمانه بی‌سبب از من تو را جدا نگذاشت

تصاویر و صوت

نظرات