صامت بروجردی

صامت بروجردی

شمارهٔ ۳۷

۱

دگر دل بهر بدنامی ره تدبیر می‌گیرد

جنون من خبر از ناله زنجیر می‌گیرد

۲

جهان آرزو را چون منی ناکام می‌یابد

که بیخ بختم آب از شعله شمشیر می‌گیرد

۳

اثر هم بهر آهم ادعای سرکشی دارد

گمان کرده است نفرین ضعیفان دربرمی‌گیرد

۴

عجب کج بخت افتاده است آسایش که هر ساعت

سر راهی ز دوری بر فراز شیر می‌گیرد

۵

خراب عشق آبادی نمی‌فهمید بلی عاشق

چسان بر دوش بار منت تعمیر می‌گیرد

۶

دو روز عمر را ضایع مکن گویا نمی‌دانی

که این دولت اجل هم از جوان هم پیر می‌گیرد

۷

سراپا می‌شود اندام (صامت) شعله آتش

ز درد دل قلم چون از پی تحریر می‌گیرد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سید محسن
۱۳۹۸/۰۷/۲۸ - ۱۳:۳۲:۰۳
گمان کرده است نفرین ضعیفان دیر میگیرددرست است