
صامت بروجردی
شمارهٔ ۵۰
۱
تنک بر جان در گلو راه نفس کی میشود
ای خدا این مرغ بیرون از قفس کی میشود
۲
هر که چون عنقار جوی بینشانی آب خورد
همنشین و همدم اهل هوس کی میشود
۳
آفتاب آسا کسی کاندر سپهرش منزلست
الفت او گرم با هر خار و خس کی میشود
۴
مانده دل در آرزوی حرف تلخی از لبت
زان شکر شیرین دهان این مگس کی میشود
۵
خسته اندر بیابان مانده دور از قافله
اضطرابش کم ز گلبانگان جرس کی میشود
۶
عمر در نظاره پنهان به زلفت شد تمام
دزد در شب ایمن از خوف عسس کی میشود
۷
گفتنی از شمشیر نازت روزی اندر خو نکشم
صبر و طاقت شد تمام اینکار پس کی میشود
۸
از حریمت ماندهایم ای کعبه اقبال دور
بر طواف خاک کویت دسترس کی میشود
۹
تا سوار توسن طبعی برو (صامت) براه
داد مقصود دلی با این فرس کی میشود
نظرات
سید محسن