
صامت بروجردی
شمارهٔ ۶۰
۱
دوش با پیک خیالت گفتگویی داشتیم
تا سحر مانند مستان های و هیی داشتیم
۲
از سر بیمغز ما کیفیتی حاصل نشد
جز که بار دوش خود حالی سبوئی داشتیم
۳
مرحبا ای عشق صلح انگیز کز تاثیر تو
یار شد با ما به عالم گر عدوئی داشتیم
۴
گر نشد از شرم کاری پیشرفت ما نشد
ورنه نزد دلبر خود آبرویی داشتیم
۵
همچو قمری در خیال قد آن سرور روان
بسته اندر طوق بیتابی گلویی داشتیم
۶
همچو قمری در خیال قد آنسرور روان
بسته اندر طوق بیتابی گلویی داشتیم
۷
چون فقیری کو بنان جو قناعت میکند
دوش بیرویت به سوی ماه روئی داشتیم
۸
جز گل نشگفتگی نشگفت از گلزار من
یاد آن عهدی که چون ل رنگ و بویی داشتیم
۹
سستی طالعنگر (صامت) که اندر دوستی
شد به زشتی فاش هر نام نکویی داشتیم
نظرات
سید محسن
مهرداد