
صامت بروجردی
شمارهٔ ۵۱ - در اشتیاق به عتبات
۱
دل تنگم سفر کرب و بلا میخواهد
آستان بوسی شاه شهداء میخواهد
۲
روز و شب در غم دوری ز حسین بیمار است
جرم بیمار چه باشد که دوا میخواهد
۳
دیر گاهیست که در کنج وطن گشته علیل
در غریبی ز در دوست دو میخواهد
۴
روی بر خاک در شاه نجف مالیدن
سر جدا سینه جدا چشم جدا میخواهد
۵
درک این فیض نه در عهده زور است و نه زر
مددی از نظر آل عبا میخواهد
۶
بیخود این دولت جاوید میسر نشود
ورنه این مرتبه را شاهد و گدا میخواهد
۷
آب خاموش کند آتش سوزان عطش
سلطنت سایه میمون هما میخواهد
۸
(صامتا) منتظر لطف خداوندی باش
که خوش است آنچه برای تو خدا میخواهد
نظرات