
صامت بروجردی
شمارهٔ ۵۶ - در مصیبت سیدالشهدا(ع)
۱
چه شد که روز جهان تیره چون شب یلداست
ز هر طرف به فلک از زمین خروش عزاست
۲
ز فرش کرده مسیحا ز نو به عرش عروج
و یا هنوز زمان مصیبت یحیی است
۳
گرفته مرد و زن از هر طرف عزای حسین
بلی عزای شه تشنه سید شهدا است
۴
کسی که هست خدا خونبهای او چه عجب
که چشم مرد و زن اندر عزاش خونپالاست
۵
چرا به گریه نکوشی، مگرنمیدانی
سرو قلب پیمبر حسین عزیز خداست
۶
چنان خیال کن اکنون که در رکاب حسین
زمان یاری او وقت زوال عاشوراست
۷
اگر ز نصرت آت تشنه لب شدی محروم
برای درد تو امواج گریه عین دواست
۸
چسان زیاد رود ماتم شهی که سرش
جدا ز تن جگر تشنهبر لب دریاست
۹
نمیرود ز نظر حال زینب دلخون
که سربرهنه و بیکس اسیر شمرد غاست
۱۰
دل شکسته (صامت) مدام در ماتم
برای سید مظلوم تا به روز جزاست
نظرات