
صامت بروجردی
شمارهٔ ۶۶ - زبان حال زینب مظلومه(س)
۱
ای روی تو شمع محفل ما
زد داغ تو شعله بر دل ما
۲
رفتی وز رفتن تو گردید
درد و غم و غصه مایل ما
۳
ای سلسله قریش را سر
بین گردن در سلاسل ما
۴
ای ملک امامت از تو آباد
شد کنج خرابه منزل ما
۵
ای نور دو دیده اشک دیده
گردیده پس از تو حاصل ما
۶
مه را چه کنم کنون که بر نی
شد مهر رخت مقابل ما
۷
این راس منیر تواست بر نی
یا ماه به پیش محفل ما
۸
شد زورق دل غریق در گل
گم گشته طریق ساحل ما
۹
این نیم نفس که مانده در تن
گردیده ز مرگ حایل ما
۱۰
زد شعله به جان دشمن و دوست
فریاد و فغان به سمل ما
۱۱
(صامت) به فلک نیاورد
تا گشته غلام مقبل ما
نظرات