صامت بروجردی

صامت بروجردی

شمارهٔ ۲۰ - و برای او

۱

دلا به کسب سعادت چرا شتاب نداری

غم جوانی و پیری به هیچ باب نداری

۲

چه شد تو را که محبان تمام رفت و تو تنها

خیال رحلت از این منزل خراب نداری

۳

متاع عمر عزیز تو صرف شد به بطالت

به روزگار بجز میل خورد و خواب نداری

۴

ز ارتکاب معاصی همیشه بی‌خود و مستی

خبر ز دوزخ و هنگامهٔ عذاب نداری

۵

به خون بی‌گنهان بی‌حساب پنجه میالای

عجب که واهمه از موقف حساب نداری

۶

چگونه صبر کنی در جزا به آتش دوزخ

در این جهان که دمی تاب آفتاب نداری

۷

که داده است تو را در زمانه این همه جرأت

که می‌کنی گنه و خوف از عقاب نداری

۸

برای زادره (صامت) ای سرشک شتابی

بدا به حال تو ای دیده از چه آب نداری

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سید محسن
۱۳۹۸/۰۸/۱۱ - ۰۹:۳۸:۲۷
البته با احتیاط-چه شد تو را که محبان تمام رفت و تو تنها-احتمالا درست است