
سنایی
شمارهٔ ۱۰۵
۱
عاشقی تا در دل ما راه کرد
اغلب انفاس ما را آه کرد
۲
بود هر باری دلم عاشق به طوع
برد و زیر پای عشق اکراه کرد
۳
عیش چون نوش مرا چون زهر کرد
صبر چون کوه مرا چون کاه کرد
۴
باز در شهر مسلمانان مغی
کرد ما را بسته و ناگاه کرد
۵
از تن باریک من زنار ساخت
وز دل سنگینم آتشگاه کرد
۶
با همه محنت که دیدم من به عشق
کو مرا بی قدر و آب و جاه کرد
۷
نیک خواهم عشق را گرچه مرا
او به کام دشمن و بدخواه کرد
تصاویر و صوت

نظرات