
سنایی
شمارهٔ ۱۰۷
۱
روی خوبت نهان چه خواهی کرد
شورش عاشقان چه خواهی کرد
۲
مشکزلفی و نرگسینچشمی
تا بدان نرگسان چه خواهی کرد
۳
خونم از دیدگان بپالودی
رنج این دیدگان چه خواهی کرد
۴
هر زمان با تو یار اندیشم
تا تو اندر جهان چه خواهی کرد
۵
نقش آب روان مباش به پاس
نقش آب روان چه خواهی کرد
۶
مژهتیری و ابروان چو کمان
پس تو تیر و کمان چه خواهی کرد
۷
دل ببردی و قصد جان کردی
یله کن جان تو جان چه خواهی کرد
۸
زان کمر طرف بر میان من است
بار آن بر میان چه خواهی کرد
۹
ای چو جان و دلم به هر وصلت
وصلت عاشقان چه خواهی کرد
۱۰
چون سنایی سگی به کوی تو در
نعرهٔ پاسبان چه خواهی کرد
تصاویر و صوت

نظرات