
سنایی
شمارهٔ ۱۲۰
۱
از دوست به هر جوری بیزار نباید شد
از یار به هر زخمی افگار نباید شد
۲
ور جان و دل و دین را افگار نخواهی کرد
با عشق خوش شوخی در کار نباید شد
۳
گر زان که چو عیاران از عهده برون نایی
دلدادهٔ آن چابک عیار نباید شد
۴
هر گه که به ترک جان آسان نتوانی گفت
پس عاشق آن دلبر خونخوار نباید شد
۵
چون سوختن دل را تن در نتوان دادن
از لاف به رعنایی در نار نباید شد
۶
خواهی که بیاسایی مانند سنایی تو
هرگز ز می عشقش هشیار نباید شد
۷
خواهی که خبر یابی از خود ز نگار خود
الا ز وجود خود بیزار نباید شد
تصاویر و صوت

نظرات
حمیدرضا کیانی