سنایی

سنایی

شمارهٔ ۱۳۴

۱

نور تا کیست که آن پردهٔ روی تو بود

مشک خود کیست که آن بندهٔ موی تو بود

۲

ز آفتابم عجب آید که کند دعوی نور

در سرایی که درو تابش روی تو بود

۳

در ترازوی قیامت ز پی سختن نور

صد من عرش کم از نیم تسوی تو بود

۴

راه پر جان شود آن جای که گام تو بود

گوش پر در شود آنجا که گلوی تو بود

۵

هر که او روی تو بیند ز پی خدمت تو

هم به روی تو که پشتش چو به روی تو بود

۶

از تو با رنگ گل و بوی گلابیم از آنک

خوی احمد بود آنجا که خوی تو بود

۷

دیدهٔ حور بر آن خاک همی رشک برد

که بر آن نقش ز لعل سر کوی تو بود

۸

کافهٔ خلق همه پیش رخت سجده برد

حور یا روح که باشد که کفوی تو بود

۹

قبلهٔ جایست همه سوی تو چون کعبه از آن

قبلهٔ جان سنایی همه سوی تو بود

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۳۹۹

نظرات

user_image
امیرحسین دهقان انارستانی
۱۴۰۳/۰۵/۰۸ - ۰۲:۴۹:۲۱
در مسرع دوم از بیت هشتم «کفوی» آمده است. مرحوم امین السفراء در کتاب خطی تذکرة الاعلام خود این بیت را از سئائی نقل کرده است و از کلمه «کلوی» به جای «کفوی» استفاده کرده است و معتقد است کلو به ضم کاف به معنای رئیس محله و صنف است.  به صفحه 152 از نسخه مراجعه کنید. انارستانی از طلاب حوزه علمیه قم.