سنایی

سنایی

شمارهٔ ۱۴

۱

ساقیا دانی که مخموریم در ده جام را

ساعتی آرام ده این عمر بی آرام را

۲

میر مجلس چون تو باشی با جماعت در نگر

خام در ده پخته را و پخته در ده خام را

۳

قالب فرزند آدم آز را منزل شدست

انده پیشی و بیشی تیره کرد ایام را

۴

نه بهشت از ما تهی گردد نه دوزخ پر شود

ساقیا در ده شراب ارغوانی فام را

۵

قیل و قال بایزید و شبلی و کرخی چه سود

کار کار خویش دان اندر نورد این نام را

۶

تا زمانی ما برون از خاک آدم دم زنیم

ننگ و نامی نیست بر ما هیچ خاص و عام را

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۳۵۵

نظرات

user_image
علا
۱۳۹۰/۱۲/۰۴ - ۰۵:۱۶:۴۷
ساقیا برخیز و در ده جام را خاک بر سر کن غم ایام را حافظ
user_image
خسروخسروی
۱۳۹۴/۰۵/۱۳ - ۱۳:۱۵:۳۴
اول کسی که توانست با شجاعت در شعر سخن از ساقی وشراب و مخمور بودن را در شعر جای دهد و با اصطلاحات عارفانه شعر فارسی رو غنی کند