سنایی

سنایی

شمارهٔ ۱۵۴

۱

عاشق مشوید اگر توانید

تا در غم عاشقی نمانید

۲

این عشق به اختیار نبود

دانم که همین قدر بدانید

۳

هرگز مبرید نام عاشق

تا دفتر عشق بر نخوانید

۴

آب رخ عاشقان مریزید

تا آب ز چشم خود نرانید

۵

معشوقه وفا به کس نجوید

هر چند ز دیده خون چکانید

۶

اینست رضای او که اکنون

بر روی زمین یکی نمانید

۷

اینست سخن که گفته آمد

گر نیست درست بر مخوانید

۸

بسیار جفا کشید آخر

او را به مراد او رسانید

۹

اینست نصیحت سنایی

عاشق مشوید اگر توانید

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۰۷

نظرات

user_image
احمد
۱۳۹۶/۰۵/۰۷ - ۰۷:۳۵:۰۹
گر تفسیر زبان روشنگرست. لیک عشق بی زبان روشنترستعشق عشق هر که هوایی نپخت یا به فراقی نسوختآخر عمر از جهان چون برود خام رفتگاهی اوقات میگوییم نکن چون سختی دارد ولی رسیدن به مقصد نهایی هر چقدر سختی هم کشیده باشد شیرین است....