سنایی

سنایی

شمارهٔ ۱۶۸

۱

راحتی جان را به گفتار ای پسر

آفتی دل را به کردار ای پسر

۲

هر چه باید داری از خوبی ولیک

نیست کردارت چو گفتار ای پسر

۳

مهر و ماهی گر بدندی مهر و ماه

سرو قد و لاله رخسار ای پسر

۴

بشکنی بازار خوبان جهان

چون فرود آیی به بازار ای پسر

۵

خلقی از کار تو سرگردان شدند

تا کجا خواهد شدن کار ای پسر

۶

همچو یعقوبند گریان زان که تو

یوسف عصری به دیدار ای پسر

۷

عشق تو چون پای بند خلق شد

دست را آهسته بردار ای پسر

۸

عاشق‌ست اکنون سنایی بر تو زار

رحم کن بر عاشق زار ای پسر

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۱۳

نظرات