سنایی

سنایی

شمارهٔ ۱۸۲

۱

با تابش زلف و رخت ای ماه دل‌افروز

از شام تو قدر آید و از صبح تو نوروز

۲

از جنبش موی تو برآید دو گل از مشک

وز تابش روی تو برآید دو شب از روز

۳

بر گرد یکی گرد دل ما و در آن دل

گر جز غم خود یابی آتش زن و بفروز

۴

هر چند همه دفتر عشاق بخواندیم

با این همه در عشق تو هستیم نوآموز

۵

در مملکت عاشقی از پسته و بادام

بوس تو جهانگیر شد و غمزه جهانسوز

۶

تا دیدهٔ ما جز به تو آرام نگیرد

از بوسه‌اش مهری کن وز غمزه‌اش بردوز

۷

با هجر تو هر شب ز پی وصل تو گویم

یارب تو شب عاشق و معشوق مکن روز

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۱۸

نظرات

user_image
علیرضا اشرف
۱۳۸۹/۱۲/۲۹ - ۱۳:۲۷:۱۴
با توجه به وزن شعر، در بیت اول بهتر است واژه "دلفروز" با املای "دل افروز" نوشته شود.البته این نکته را با توجه به بدیهیات شعر فاسی می گویم و تصحیح خاصی از دیوان سنایی در دست ندارم.