سنایی

سنایی

شمارهٔ ۱۹۱

۱

ای دل اندر نیستی چون دم زنی خمّار باش

شو بری از نام و ننگ و از خودی بیزار باش

۲

دین و دنیا جمله اندر باز و خود مفلس نشین

در صف ناراستان خود جمله مفلس‌وار باش

۳

تا کی از ناموس و زرق و زهد و تسبیح و نماز

بندهٔ جام شراب و خادم خمّار باش

۴

می‌پرستی پیشه‌گیر اندر خرابات و قمار

کمزن و قلاش و مست و رند و دردی خوار باش

۵

چون همی‌ دانی که باشد شخص هستی خصم خویش

پس به تیغ نیستی با خلق در پیکار باش

۶

طالب عشق و می و عیش و طرب باش و بجوی

چون به کف آمد ترا این روز و شب در کار باش

۷

با سرود و رود و جام باده و جانان بساز

وز میان جان غلام و چاکر هر چار باش

۸

از سر کوی حقیقت بر مگرد و راه عشق

با غرامت همنشین و با ملامت یار باش

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۲۲

نظرات