سنایی

سنایی

شمارهٔ ۲۱۲

۱

خویشتن داری کنید ای عاشقان با درد عشق

گرچه ما باری نه‌ایم از عشقبازی مرد عشق

۲

ما همه دعوی کنیم از عشق و عشق از ما به رنج

عاشق آن باید که از معنی بود در خورد عشق

۳

عشق مردی هست قائم گر بر و جانها برد

پاکبازی کو که باشد عاشق و هم برد عشق

۴

گرد عشق آنگاه بینی کاب رخ را کم زنی

آب رخ در باز تا روزی رسی در گرد عشق

۵

خیره سر تا کی زنی همچون زنان لاف دروغ

ناچشیده شربت وصل و ندیده درد عشق

۶

ای سنایی توبه باید کردن از معنی ترا

گر بر آید موکب رندان و بردا برد عشق

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۳۱

نظرات