سنایی

سنایی

شمارهٔ ۲۱۸

۱

در زلف تو دادند نگارا خبر دل

معذورم اگر آمده‌ام بر اثر دل

۲

یا دل بر من باز فرست ای بت مه رو

یا راه مرا باز نما تو به بر دل

۳

نی نی که اگر نیست ترا هیچ سر ما

ما بی تو نداریم دل خویش و سر دل

۴

چندین سر اندیشه و تیمار که دارد

تا گه جگر یار خورد گه جگر دل

۵

بی عشق تو دل را خطری نیست بر ما

هر چند که صعب ست نگارا خطر دل

۶

تا دل کم عشق تو در بست به شادی

بستیم به جان بر غم عشقت کمر دل

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۳۳

نظرات

user_image
نادر..
۱۳۹۷/۰۲/۰۷ - ۱۲:۱۹:۱۷
گنجور گرامی.. دروددر این صفحه غزلی در پی دیگریست..