
سنایی
شمارهٔ ۲۳۳
۱
خیز تا ما یک قدم بر فرق این عالم زنیم
وین تن مجروح را از مفلسی مرهم زنیم
۲
تیغ هجران از کف اخلاص بر حکم یقین
در گذار مهرهٔ اصل بنی آدم زنیم
۳
جمله اسباب هوا را برکشیم از تن سلب
پس تبرا را برو پوشیم و کف بر هم زنیم
۴
از علایقها جدا گردیم و ساکنتر شویم
بر بساط نیستی یک چند گاهی دم زنیم
۵
تیغ توحید از ضمیر خالص خود برکشیم
بر قفای ملحدان زان ضربتی محکم زنیم
۶
آتش نفس لجوج ار هیچگون تیزی کند
ما به آب قوت علوی برو برنم زنیم
۷
بار خدمت را به کشتی سعادت در کشیم
پس خروشی بر کشیم و کشتی اندر یم زنیم
۸
اسب شوق اندر بیابان محبت تا زنیم
گوی برباییم و لبیک اندرین عالم زنیم
۹
پیش تا سفله زمانه بر فراقم کم زند
خیز تا بر فرق این سفله زمانه کم زنیم
تصاویر و صوت

نظرات