سنایی

سنایی

شمارهٔ ۲۶

۱

دوش مرا عشق تو ز جامه برانگیخت

بی عدد از دیدگانم اشگ فرو ریخت

۲

دست یکی کرد با صبوری و خوابم

آن ز دل از دو دیده یکسر بگریخت

۳

باد جدا کرد زلفکان تو از هم

مشک سیه با گل سپید برآمیخت

۴

مشک همی بیخت زلف تو همه شب دوش

اشگ همی بیختم چو مشک همی بیخت

۵

بس بود این باد سرد باده نخواهم

کش دل مسکین به دام ذره در آویخت

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۳۵۹

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۱/۰۷/۲۱ - ۱۶:۱۲:۳۴
بیختن پالودن است مانند مشک بیختن یا اشک بیختن چون نیاکان ما گمان میبردند که اشک پالوده خون است
user_image
امین کیخا
۱۳۹۵/۱۲/۰۶ - ۱۵:۵۵:۳۱
از آویختن واژه ی سرآویز را داریم که برأی over hang مناسب است .