سنایی

سنایی

شمارهٔ ۲۶۱

۱

از عشق ندانم که کیم یا به که مانم

شوریده تنم عاشق و سرمست و جوانم

۲

از بهر طلب کردن آن یار جفا جوی

دل سوخته پوینده شب و روز دوانم

۳

با کس نتوانم که بگویم غم عشقش

نه نیز کسی داند این راز نهانم

۴

ده سال فزونست که من فتنهٔ اویم

عمری سپری گشت من اندوه خورانم

۵

از بس که همی جویم دیدار فلان را

ترسم که بدانند که من یار فلانم

۶

از ناله که می‌نالم مانندهٔ نالم

وز مویه که می‌مویم چون موی نوانم

۷

ای وای من ار من ز غم عشق بمیرم

وی وای من ار من به چنین حال بمانم

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۵۰

نظرات