
سنایی
شمارهٔ ۲۶۳
۱
بی تو یک روز بود نتوانم
بی تو یک شب غنود نتوانم
۲
یار جز تو گرفت نتوانم
نام جز تو شنود نتوانم
۳
چون ترا در خور تو بستایم
دیگران را ستود نتوانم
۴
کشت دیگر بتان ندارد بر
کشت بیبر درود نتوانم
۵
گر بتان زمانه جمع شوند
بر تو کس را فزود نتوانم
۶
جز به فر تو ای امیر بتان
گوی دولت ربود نتوانم
۷
همه شادی من ز دیدن تست
جز به تو شاد بود نتوانم
۸
به زبان حال دل همی گویم
گر همی دل ربود نتوانم
تصاویر و صوت

نظرات
..