
سنایی
شمارهٔ ۲۷۵
۱
از پی تو ز عدم ما به جهان آمدهایم
نز برای طرب و لهو و فغان آمدهایم
۲
عشق نپذیرد هستی و پرستیدن نفس
ما ازین معنی بی نام و نشان آمدهایم
۳
تا کی از نسبت بی اصل همی لاف زنیم
کز غرور خود بی خود به زبان آمدهایم
۴
مانده در بند زمانیم و زمان ما را نه
در مکانیم نه از بهر مکان آمدهایم
۵
هر کسی راه ازین ره به قدم میسپرد
ما در اسپردن این راه به جان آمدهایم
تصاویر و صوت

نظرات