
سنایی
شمارهٔ ۳۰۰
۱
جام را نام ای سنایی گنج کن
راح در ده روح را بی رنج کن
۲
این دل و جان طبیعت سنج را
یک زمان از می طریقت سنج کن
۳
تاج جان پاک را در راه دل
مفرش جانان جان آهنج کن
۴
کدخدای روح را در ملک عشق
بی تصرف چون شه شطرنج کن
۵
عقل دیندار سلامت جوی را
سنگ شنگولی عشق الفنج کن
۶
یا همه رخ گرد چون گلنار باش
یا همه دل باش و چون نارنج کن
۷
با عمارت چند سازی همچو رنج
با خرابی ساز و همچون گنج کن
۸
خاک و باد و آب و آتش دشمنند
برگذر زین چار و نوبت پنج کن
تصاویر و صوت

نظرات