سنایی

سنایی

شمارهٔ ۳۱۸

۱

ای رخ تو بهار و گلشن من

همچو جانست عشق در تن من

۲

راست چون زلف تو بود تاریک

بی رخ تو جهان روشن من

۳

همچو خورشید و ماه در تابد

عشق تو هر شبی ز روزن من

۴

دست تو طوق گردن دگری

غم عشق تو طوق گردن من

۵

ماه را راه گم شود بر چرخ

هر شبی از خروش و شیون من

۶

گر تو یک ره جمال بنمایی

برزند بابهشت برزن من

۷

خاک پایت برم چو سرمه به کار

گرچه دادی به باد خرمن من

۸

رنجه کن پای خویش و کوته کن

دست جور و بلا ز دامن من

۹

رادمری کنی به در نبری

بنهی بار خلق بر تن من

۱۰

چون درآیی ز در توام به زمان

بردمد لاله‌زار و سوسن من

۱۱

تا سنایی ترا همی گوید

ای رخ تو بهار و گلشن من

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۷۳

نظرات

user_image
کپل ادبی
۱۴۰۰/۱۱/۰۶ - ۰۱:۰۷:۳۸
سلام بر همه دوستان میشه بفرمایید در بیت 4 چه واژه ای مجاز هست؟
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۰/۱۱/۰۶ - ۰۲:۰۹:۳۷
سلام   پیرو حاشیه دوست عزیز کپل ادبی گرامی بنظر دوستان مصرع دوم از بیت چهارم از نظر وزن اشکال ندارد چون در خوانش، شعر  اصطلاحاً  دچار سکته میگردد شاید هم بنده نمیتونم درست بخوانم در صورت راهنمایی بر من منت گذاشتید.  شاد وخرم باشید.